کد خبر: ۱۰۸۶۲
۳۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۰

۶۶ سال «ثبت احوال» نسخه‌های خطی حرم‌‍‌رضوی

استاد مهدی ولائی در تنظیم بیشتر مجلدات فهرست کتاب‌های خطی کتابخانه آستان‌قدس‌رضوی نقش داشت و برخی از آنها را به تنهایی تألیف کرد. این نخستین‌بار بود که با چنین دقتی، کتاب‌های نفیس فهرست می‌شد.

گنجینه نسخ خطی کتابخانه آستان‌قدس‌رضوی، با بیش از ۵۶‌هزار جلد کتاب، یکی از غنی‌ترین گنجینه‌های نوعِ خود در سراسر دنیاست. افزون بر صد‌ها جلد قرآن نفیس که نگارش برخی از آنها به ائمه‌اطهار (ع) منسوب است، ده‌ها کتاب به خط مؤلف در این گنجینه وجود دارد که از میان آنها می‌توان به نوشتار‌های غیاث‌الدین‌جمشید‌کاشانی و علامه‌مجلسی اشاره کرد.

هر‌چند که شکل گرفتن این مجموعه، حاصل یک فعالیت هزارساله است، در قرن اخیر و به‌ویژه در چند دهه گذشته، این گنجینه تحولات و سازمان‌دهی‌های نوین و بی‌سابقه‌ای را تجربه کرده است.

آنان که با کتاب و به‌ویژه نسخه‌های خطی سر‌و‌کار دارند، می‌دانند که فعالیت‌های مربوط به بازشناساندن این آثار، به‌ویژه فهرست‌نویسی و «کسرنویسی» از چه ظرافت خاصی برخوردار است و به چه دانش و توانمندی منحصر‌به‌فردی نیاز دارد؛ رنجی که فهرست‌نویسان کتابخانه آستان‌قدس‌رضوی در یک قرن گذشته به جان خریدند و البته اسباب فرسایش جسم آنها را فراهم کرد، اما نقشی بسیار مهم و راهبردی در معرفی این گنجینه بزرگ و فوق‌العاده ارزشمند داشت.

۲۸‌آبان‌ماه، سالروز درگذشت استادی است که درواقع، فهرست‌نویسی نوین را در کتابخانه آستان‌قدس‌رضوی نهادینه کرد و حضورش در آن فضای خاص، فرصت مغتنمی را برای اهل علم و دانش به وجود آورد؛ روان‌شاد استاد مهدی ولائی.


تحصیل تا درجه اجتهاد

درباره شخصیت و تأثیرگذاری استاد ولائی، در این چند سطر محدود نمی‌توان سخن گفت. او پرورش‌یافته نسلی بود که با دود چراغ و زانوی ادب زدن در برابر استادان نام‌آور، آشنا بودند و می‌دانستند گوهر دانش را جز به رنج نمی‌توان به دست آورد.

استاد مهدی ولایی در حدود سال‌۱۲۸۱‌خورشیدی، در شهر نجف اشرف و در خانواده‌ای ایرانی، اهل علم و صاحب مقامات حوزوی متولد شد. پدرش، مرحوم حاج یوسف شفتی، اصالتا از اهالی طالقان و از شاگردان آخوند خراسانی بود و درجه اجتهاد داشت. سال‌های نوجوانی و جوانی استاد مهدی ولائی عمدتا در زادگاهش و زیر سایه اهل علمِ آن سامان سپری شد. علاوه بر پدر، علمایی همچون شیخ مرتضی طالقانی هم در فراگیری مقدمات علوم توسط او نقش داشتند.

استاد بعد از فراگیری مقدمات، فرصت ورود به مدارج عالی علمی را یافت و پای درس استادان بزرگی همچون آیات عظام سیدابوالحسن اصفهانی، ضیاءالدین عراقی و بعد‌ها میرزامهدی آشتیانی نشست و به درجه اجتهاد رسید. استاد ولائی هم‌زمان به فراگیری فلسفه و حکمت روآورد و در درس میرزاابوالقاسم رقه‌ای شرکت کرد.

 

چگونگی ورود به کتابخانه آستان‌قدس

مرحوم ولائی در سال‌۱۳۱۴‌خورشیدی، اندکی بعد از واقعه مسجد گوهرشاد، راه ایران را پیش گرفت تا به خانواده‌اش در تهران ملحق شود. مدتی گرفتار بیماری شد و ناچار در همدان رحل اقامت افکند، اما سرانجام خود را به تهران رساند.

با وجود این، شرایط آن سامان را موافق طبع خود نیافت و تصمیم گرفت راه مشهد را پیش بگیرد. خودش بعدها، در سال ۱۳۷۷ خورشیدی در گفتگو با بخش تاریخ شفاهی کتابخانه و مرکز اسناد آستان‌قدس‌رضوی به این موضوع اشاره کرده و گفته است: «از تهران خوشم نیامد و تصمیم گرفتم به مشهد بروم.

سال‌۱۳۱۴ هنوز جاده‌ها [کاملا]آسفالته نبود. برخی آسفالته، برخی [با غلتک]کوبیده‌... به هر بدبختی بود، خودم را به مشهد رساندم.» در مشهد بود که دریافت دیگر نمی‌تواند به لباس روحانیت ملبس باشد. پهلوی اول بر اهل علم سخت گرفته و طرح دشمنی با آنها را درانداخته بود. 

استاد ولائی که ناچار بود برای معاش شغلی داشته باشد، در آزمون استخدام دولتی شرکت کرد و، چون سواد بالا و خط نیکویی داشت، نظر همه را به خود جلب کرد. ابتدا خواستند او را به عنوان بخشدار یکی از مناطق خراسان تعیین کنند. شغل نان‌و‌آب‌داری بود، اما با مذاق و تربیت استاد جور در نمی‌آمد.

در همین ایام بود که روان‌شاد «اوکتایی»، رئیس وقت کتابخانه آستان‌قدس‌رضوی، از وی خواست که به کتابخانه برود: «[اوکتایی]گفت بیایید کتابخانه، ولی مطمئن باشید که کتابخانه حقوقش کم است؛ درآمد ندارد؛ یعنی اینجا [برخلاف جا‌های دیگر]جای حق حساب [گرفتن]نیست.»

استاد پیشنهاد اوکتائی را پذیرفت و در سال‌۱۳۱۵‌خورشیدی، زمانی که حدود ۳۴‌سال داشت، با حقوق ماهانه سی تومان در کتابخانه آستان‌قدس‌رضوی مشغول به کار شد و مسئولیت بایگانی اسناد خطی را برعهده گرفت و هشت ماه به این کار اشتغال داشت.

مدتی بعد «مسعودی»، فهرست‌نویس کتابخانه، دارفانی را وداع گفت و، چون مسئولان امر استاد ولائی را در زمره اهل فن می‌دیدند، از وی خواستند که جای مرحوم مسعودی را بگیرد. به این ترتیب، استاد فهرست‌نویس کتابخانه آستان‌قدس‌رضوی شد و ادامه انجام کار سنگینی را که در مراحل ابتدایی قرار داشت، برعهده گرفت.

استاد مهدی ولائی 66 سال مأمور  «ثبت احوال» نسخه‌‌های  خطی حرم‌‍‌رضوی بود

 

اشتغال تمام‌وقت به فهرست‌نویسی

استاد تقریبا در تنظیم بیشتر مجلدات فهرست کتاب‌های خطی کتابخانه آستان‌قدس‌رضوی نقش داشت و برخی از آنها را به تنهایی تألیف کرد. این نخستین‌بار در تاریخ کتابخانه آستان‌قدس بود که با چنین ظرافت و دقتی، کتاب‌های نفیس و خطی فهرست می‌شد.

بی‌تردید تسلط استاد بر مباحث و شاخه‌های گوناگون علم بر این روند بی‌تأثیر نبود. این مسئله و البته باریک‌بینی و دقت مثال‌زدنی استاد ولائی باعث می‌شد که در فهرست‌نویسی هیچ نکته‌ای از نکات مربوط به یک اثر را از قلم نیندازد.

تلاش او برای تدوین مجلدات چهارم تا ششمِ فهرست تا انتشار مجلدات یازدهم و هجدهم ادامه یافت و استاد با عشق و علاقه‌ای که مختص خودش بود، آثار مربوط به حکمت و کلام، فلسفه و منطق، تفسیر، اخبار و احادیث، فقه، تجوید و قرائت، اخلاق، رجال و انساب، عرفان، عقاید و حتی ریاضیات را فهرست کرد و توانمندی زائدالوصف خود را در این عرصه به رخ همگان کشید.

خوب است بدانید که نگارش، تدوین و انتشار این آثار تا سال‌۱۳۸۰ خورشیدی و اندکی پیش از وفات استاد ادامه داشت؛ ۶۶ سال کار مداوم که زمینه‌ساز شکل گرفتن تجربه‌ای سترگ در این عرصه بود. همین تجربه و باریک‌بینی به شناسایی نسخه‌هایی منحصر‌به‌فرد در کتابخانه آستان‌قدس‌رضوی انجامید که یکی از آنها، نسخه‌ای از صحیفه سجادیه به روایت «ابوبکر محمد بن علی کرمانی»، از علمای بزرگ اهل‌سنت، است.

استاد ولائی از نثری فاخر و مثال‌زدنی برخوردار بود که در آثار قلمی وی کاملا هویداست. در ارج‌نامه‌ای که به پاس بیش از شش دهه فعالیت او در عرصه فهرست‌نویسی و نسخه‌شناسی تهیه و تنظیم شد، متن چهار مقاله مستقل استاد با عناوین «نامه پیغمبر (ص) به مقوقس»، «شرح قصیده رضوی»، «قصیده تاییة رضوی» و «سیدعلی نیاز» آمده است که نشان از توانمندی‌های کم‌نظیر وی در عرصه نگارش و تنظیم متن دارد.


متواضع و توانمند

با همه این توانایی‌ها، استاد مهدی ولائی شخصیتی متواضع و کم‌حرف داشت. به‌ندرت پیش می‌آمد درباره کار‌های بزرگی که در عرصه فهرست‌نویسی و نسخه‌شناسی انجام داده است، حرفی بزند. خودش معتقد بود: «ما نقّال هستیم. النقالُ بَقّال! حرف‌هایی که آنها (مؤلفان نسخ خطی) زدند، ما می‌نویسیم.»

با چنین تواضعی، بسیار کم پیش می‌آمد که با خبرنگار یا زندگی‌نامه‌نویسی هم‌سخن شود و وقتی هم قرار بود از کارهایش بگوید، میلی به بیان جزئیات آنها که اسباب تفاخر -هرچند تفاخر حقیقی- را فراهم می‌کرد، نداشت. 

استاد در سال‌۱۳۵۴‌خورشیدی بازنشسته شده بود، اما، چون در کار خود مانندی نداشت، از وی خواسته بودند تا در کتابخانه آستان‌قدس‌رضوی به فعالیت‌های علمی‌اش ادامه دهد. خودش می‌گفت: «بعد از بازنشستگی برای ادامه کار دعوتم کردند و من کارم را ادامه می‌دهم، اما خب دیگر رسمیتی ندارم.»

استاد مهدی ولائی سرانجام در ۲۸ آبان‌ماه سال ۱۳۸۱‌خورشیدی و در آستانه صدسالگی، پس از گذران عُمری سراسر فایده و برکت، دارفانی را وداع گفت. پیکر وی پس از تشییع بر روی دستان علاقه‌مندان و اهل فن، در بهشت ثامن‌الائمه (ع) حرم مطهر رضوی، در صحن نو، به خاک سپرده شد.



* این گزارش چهارشنبه ۳۰ آبان‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۳۶۵ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44